سالها است رويت هلال ماه رمضان و شوال و مسائل پيراموني آن به نقل مجلس محفلهاي دانشگاهي يا دانشگاه ديده ها تبديل شده است: مگر با پيشرفت علم هنوز نمي توان روز اول و آخر ماه قمري را پيش گويي كرد؟ پاسخ آن گونه كه به نظر مي رسد ساده نيست! رويت هلال ماه را در سنت اسلامي، و ظاهرا" نه فقط سنت فقه شيعه، نمي توان صرفا" يك پديده علمي، به معناي علم نجوم تعبير كرد. اول اينكه طبق اكثر فتاوي حاكم شرع بايد رويت را اعلام كند. بنابراين اعلام آن توسط منجمان ملاك رويت نيست. دو ديگر اينكه اعلام حاكم شرع برمبناي رويت توسط افراد اهل وثوق است، تا "علم" به رويت براي فقيه " حاصل " شود.
در اوائل دهه هفتاد كه رئيس انجمن فيزيك ايران بودم، و هنوز كميته نجوم تحت پوشش آن انجمن فعاليت مي كرد. همواره در رسانه ها نظر انجمن را در مورد رويت هلال جويا مي شدند. تا اينكه از طريق تلويزيون متوجه شدم به عنوان دانشگر و منجم حق اظهار نظر در اين مورد را ندارم. بعد هم جايي گفته شد نجوم كه علم نيست ( رك .... ). البته هيچ مباحثه اي ميان منجمان و فقها هم درنگرفت. از بعضي افراد مورد وثوق دانشگاه و حوزه شنيدم كه فقها به " نفس رويت " توسط افراد، نه با تجهيزات نجومي، اهميت مي دهند. پس از مجادلات اوائل دهه هفتاد سرانجام كميته رويت هلال مورد تأييد مقام رهبري تشكيل شد كه همگي آن را به فال نيك گرفتيم. اين كميته سالها است كه فعال است و رشد كيفي قابل ملاحظه اي كرده است. ( براي جزئيات امر مي توانيد به شماره هاي مختلف مجله نجوم مراجعه كنيد). خوشبختانه فعاليت اين كار گروه، در صورت استمرار، باعث تقريب تلقي حوزه و دانشگاه از امر رويت هلال خواهد شد.
تحليل اين دو موضع براي درك مفهوم علم نوين و علم سنتي بسيار آموزنده است. حوزه به عنوان متولي علم سنتي، و نيز علوم ديني، تفسير ويژه اي از رويت هلال دارد، كه هم به تفسير فقهي موضوع مرتبط است، و هم به تلقي حوزه از علم. علم به رويت هنگامي حاصل مي شود كه اهل وثوق آن را گزارش كنند؛ اهل وثوق معمولا" عوام هستند، در هر صورت شرط متخصص بودن براي رويت ضروري نيست. از طرف ديگر منجمان، اهل علم جديد، مبنا را بر محاسبه و نيز رويت توسط اهل فن و متخصص مي گذارند، و نظر عوام پذيرفته نيست. فقها اهل وثوق را صادق مي دانند، و صداقت شرط گزارش رويت است؛ اما اهل علم مدرن، دانشگران، تخصص و روش علمي را شرط مي دانند و صداقت در اين فرآيند وارد نمي شود، مگر به معني اعمال درست روش علمي. پس دو" علم" با دو " ضابطه" كاملا" متفاوت در اين مباحثه عمل مي كند: صداقت اخلاقي در مقابل صحت روش علمي. تقابل صداقت و صحت يكي از وجوه مميزه علم سنتي و علم نوين است. توجه داشته باشيم اگر مي خواهيم در كشورمان درخشاني در علم، به معني نوين را ترويج كنيم نه تنها بايد اين تقابل را درك كنيم، بلكه راههاي گفتگو ميان اين دو فرهنگ را باز و هموار كنيم.
۲ نظر:
خیلی آموزنده بود. نگاه کاملا تازه ای به مشکلی قدیمی و عمیق بود. تا امروز این گونه به این تقابل نگاه نکرده بودم
نکته گرهی مطلب شما در سطح اجتماعی است نه علم شناسی تئوریک.
از جری فودور می خوانم.
Patently, not every true description of an event is description of such a vocabulary.
اینجا اشاره فودور به لغت نامه محمول های مشاهدتی هر علم است. از نوشته فودور با عنوان سپشیال ساینسز در سال 1974 خواندم.
مقاله جالب و عمیقی است. من از فیزیک چیز زیادی نمی فهمم کنجکاوی من برای خواندن این مقاله این بود که آیا می توان روانشناسی را به فیزیک فرو کاست.
باز می خواهم اشاره به جنبه جامعه شناسی بکنم، یکی از بی راهه های همگرایی یا گفتگو این پروژه بوده که "ساینس دینی" ساخته و تعریف شود.
ارسال یک نظر