۱۳۸۶ خرداد ۱۳, یکشنبه

از كارت اعتباري تا مفهوم اعتبار دادن در كار گروهي

حدود هشتم فروردين من و همسرم- كه او نيز فيزيك پيشه است- به يكي از شعب بانك ملي رفتيم تا كارت اعتباري بگيريم. جهت اطلاع آن دسته از خوانندگان كه در خارج به سر مي برند عرض مي كنم كه در ايران يك سري كارت هاي بانكي داخلي وجود دارند كه در سطح وسيع مورد استفاده قرار مي گيرند اما از آنها در خارج نمي توان استفاده كرد. كارت هاي اعتباري بين المللي در ايران چندان مرسوم نيستند اما موسسات تحقيقي براي اعضاي هيا ت علميشان- در صورت پي گيري خود آنها- چنين تسهيلاتي را فراهم مي آورند. برگرديم سراغ قصه. كارمندان بانك هنوز در حال و هواي عيد بودند و حال كار كردن نداشتند. تنها يكي از كارمندان به كار ارباب رجوع رسيدگي مي كرد. ولي بيچاره دست تنها بود و كارها با سرعت لازم پيش نمي رفت. مراجعين مرتب به او تشر مي زدند. او هم كلافه مي شد و هر از گاهي تندي مي كرد. بيشتر مراجعين كار ارزي داشتند و از نوع خارج رفته پر توقع بودند. تندي كارمند بر آنها گران مي آمد و دادوبيدادراه مي انداختند. اما كسي به ديگر كارمندان كه مشغول خاله بازي بودند اعتراضي نمي كرد تا بالاخره همسرم به سراغ آنها رفت و آنها را واداشت تا به كار ما وديگران برسند. دادوبيداد ها هم تمام شد.
در جامعه علمي ما هم وضع به همين منوال است. همه كاسه-كوزه ها را بر سر آن عده كه آستين بالا زده اند مي شكنند. آنها هم ازاين قدر ناشناسي دلگير مي شوندو تندي مي كنند و همين وضع را
بدتر مي كند. براي همين هم كساني كه براي حل مشكلات پا پيش مي گذارند كمند

اگر وضع همين گونه ادامه پيدا كند جامعه دچار رخوت مي شود چون كسي انگيزه اي براي مطرح
كردن ايده هاي نو مديريتي نخواهد داشت. چاره بدگويي از آنانكه مسئوليتي دارند و به تبع آن قدرت و اختيار بيش از ما دارند نيست.
چاره تعريف و تاكيد بر مفهوم اعتبار دادن به كار همه افراد در يك كار گروهي به ميزان سهم آنها است.
متاسفانه در جامعه ما چه در ميان آن دسته كه معتقدند همه آوازه ها از شه بود و چه آنان كه دم از مساوات در كار گروهي مي زنند اين مفهوم بيگانه است.

هیچ نظری موجود نیست: