۱۳۸۶ خرداد ۱۷, پنجشنبه

دختر صحرا

خواهري دارم كه دانش آموز دبيرستان است. چند وقت پيش با هيجان تعريف ميكرد كه معلم رياضي شان خيلي باسواد است. استعداد عجيبي در تدريس دارد و ... خيلي هم پير است. از او مي پرسم اگر اين قدر سن دارد و صاحب اين همه كمالات است چرا من در زمان دبيرستان نامش را نشنيده بودم. مي گويد زمان شما اخراج شده بود. مي پرسم چنين معلم سخت كوش و فاضلي چرا بايد اخراج شود. بي خيال و بدون آن كه متوجه شود دارم اطلاعاتش را از تاريخ معا صر محك مي زنم مي گويد نمي دانم و قصه اش را ادامه مي دهد.من هم محو تماشايش مي شوم و تاريخ را فراموش مي كنم

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دوستی تعریف می کرد که در زمان صدارت شهید دکتر باهنر شاهنامه را از دروس ادبیات فارسی حذف کرده بودند. معلم سخت کوش و باسوادی که عاشق شاهنامه بود، به علت درس دادن شاهنامه خارج از مواد آن سال و بی هنر خواندن آن بزرگوار و تقدیر از این بزرگ ادب و زنده کننده میتولوژی ایران و ترمیم کننده ضربه حقارت بر یک فرهنگ کهن از دبیرستان اخراج شد.
اخراج کسی که عاشق کارش است یعنی شکستن او.
اخیرا جناب جلال ستاری انتقاد کرده بودند که ما ایرانیان امروز روی میتولوژی خودمان کار نمی کنیم و چه کاستی هاو شکاف هایی از این بابت .....