۱۳۸۶ دی ۶, پنجشنبه

فولاد به مقاله مثل کلنگ است به ...

دو مطلب قبلی مرا به یاد قطعه‌ای از تاریخ چین کمونیستی انداخت که شباهت جالبی به موضوع بحث دارد. زمانی که مائو در چین قدرت را در دست داشت، یکی از نشانه‌های توسعه‌یافتگی میزان تولید فولاد بود. هرچه یک کشور سرانهء تولید فولاد بیشتری داشت، توسعه یافته‌تر به حساب می‌آمد. مائو هم که دوست داشت کشورش در جرگهء کشورهای صنعتی باشد، راهی بس هوشمندانه اندیشید. اگر هر چینی تنها چند کیلو آهن تولید می‌کرد .... این شد که هر کشاورز می‌بایست در گوشهء خانه‌اش یک کورهءکوچک آهن داشته باشد تا به این هدف والا خدمت کند.
این برنامهء مائو موفق واقع شد و تولید فولاد افزایش چشمگیری یافت و باعث مرگ میلیونها چینی شد. آخر آن آهنها از ذوب بیل و کلنگ و خیش و گاوآهنی بدست آمده بودند که قرار بود زمینها را شخم بزنند و نان و برنج به سر سفره‌ها بفرستند. این راه حل آن کشاورزان ساده دل در پاسخ به فشار برای تولید فولاد بود. در نتیجه به خاطر افزایش یک شاخص، شکمها خالی ماندند و تنها بی‌جان.

۲ نظر:

منجوق گفت...

مي گم يه جور نوشتي كه هر كي مي خونه فكر مي كنه مي خواستي حرف اونو تاييد كني. تو بايد اسمتو به جاي پينوكيو مي گذاشتي روباه مكار!

منجوق گفت...

راستي عيدتم مبارك!