۱۳۸۶ مرداد ۳۱, چهارشنبه

در جواب قاسم- ويا قسمت دوم علم كم داريم يا ثروت

من جواب دقيق سئوال شما را نمي دانم. اما مي خواهم به نكته ديگري اشاره كنم. شايد آنچه كه شما در ذهن داشته ايد چيزديگري بود اما از نوشته چند سطري شما چنين بر مي آيد كه اگر آن دويست هزار دلار در اختيار شما قرار بگيرد بلا فاصله بالون مي آورد هوا پارامتر هاي مزبور اندازه گرفته مي شود و يك جهش بزرگ در دانش بلافاصله صورت مي گيرد. از نوشته شما استنباط ديگري هم مي شود كرد: اگر شما ( بخوانيد پست داك نظريه ريسمان كار بدون هيچ تجربه كار در آزمايشگاه كه بيش از دو سال از دكترايش هم نمي گذرد) به جاي ايران در كشور پيشرفته اي زندگي مي كرديد حتما اين مبلغ در اختيارتان قرار مي گرفت و بقيه كارها به خوبي و خوشي به انجام مي رسيد.


با توجه به شناختي كه از قاسم دارم بعيد مي دانم موضوعات را چنين ساده ببيند اما متاسفانه عموم همكاران ما در ايران تصوري كمابيش اين چنيني دارند. گمان مي كنند و به صراحت هم مي گويند كه اگر بودجه تامين شود ديگران هم بكنند آنچه مسيحا مي كرد.

نه جانم قضيه به اين سادگي ها نيست. براي انجام يك آزمايش در سطح جهاني نياز به زير ساخت هاي قوي داريم نياز به افراد كارآمد-اعم بر فيزيك پيشه مهندس تكنيسن و غيره- داريم و...


ابتدا بايد ديد آيا زير ساخت هاي لازم موجودند. اول بايد ديد آيا افراد كارآمد وجود دارند و اگر نه چگونه مي توان آنها را تربيت كرد. اين بررسي ها نياز به تجربه و وقت دارد. فرد جا افتاده (بخوانيد مويزي) مي طلبد كه قبلا تجربه كار اجرايي اين چنيني در ابعاد كوچكتر را داشته باشد .سپردن پروژه بالاتر از ده هزار دلاري به يك غوره پست-داك
چه در ايران چه درآمريكا
عين بي تدبيري است. نتيجه هم از قبل معلوم است: شكست.

۶ نظر:

Qasem گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
Qasem گفت...

یعنی حتی امکان طرح نوشتن هم وجود ندارد. خوب از کجا می‌دانی که یک پستاک ریسماان که هنوز یک سال هم از دکترایش نگزشته است نمی‌تواند پیش‌نهاد و طرح یک آزمایش را بدهد؟

حداقل نباید زمینه‌ی طرج نوشتن و راهش وجود داشته باشد؟

می‌دانم که می‌دانی که گیتی‌ی دانش تخصص دارد پیش‌بینی‌های بزرگان و کوچکان را با غرور نقض کند

ناشناس گفت...

یک مطلب قاسم در بلاگ خودش نوشته در مورد موتور کولر و تکنولوژی آن در ایران. یک صحبت هم منجوق کرده از زیر ساخت.
تاریخ علم از یک طرف تاریخ کنجکاوی ها بوده و از طرف دیگر تاریخ رقابت های تکنولوژیک.
در قدم بعدی اگر به رابطه یا کارکرد تکنولوژی در امروز ایران نگاه کنیم. به نظر من در خط مسئله یابی افتاده ایم.
قسمت دیگر هم که کنجکاوی بوده همیشه دعوای علم و شبهه علم بوده چون از این اعتبار علم همه می خواسته اند بهره مند شوند و همیشه بحث و فضای آزاد بوده که راه دیالکتیک علم و شبه علم را باز کرده.
در ضمن این آزاد را هم نسبی بگیرید چه در رقابت تجاری و تکنولوژیک چه در بخش ایدئولوژیک.

منجوق گفت...

من نگفتم شما نبايد طرحتان را بنويسيد. خوب شما آزاديد كه اين كار را بكنيد امانبايد انتظار داشته باشيد اين طرح شما تصويب شود و بودجه پيشنهادي شما به آن تخصيص داده شود. در ثاني حتي اگر بودجه به آن اختصاص يابد هزار و يك كار كوچك و بزرگ مهندسي تكنيكي مدريتي تحليلي و غيره براي عملي شدن پروژه لازم است كه از عهده يك نفر بر نمي آيد تيمي قوي و زبده با مديريتي عالي مي طلبد و هزار تا چيز مختلف


شما مي توانيد وقت بگذاريد و طرحتان را بنويسيد اما به احتمال زياد اين طرح در سي-وي شما زياد در استخدام بعدي مورد توجه قرار نخواهد گرفت


بايد آگاه باشيد كه براي اين طرح هزينه اي مي پردازيد. اگر حاضريد اين ريسك را بپذيريد آنگاه به نوشتن
اين طرح اقدام كنيد.

در ضمن طرحي كه مي نويسيد احتمالا به انگليسي خواهد بود. پس مي توانيد آن را علاوه به مراجع ايراني به مراجع كشورهاي ديگر هم ارائه كنيد. اگر طرح واقعا جالب و عملي باشد بالاخره در يك جاي دنيا مورد توجه قرار مي گيرد.

ناشناس گفت...

حالا فرض کنید که مشکل غوره و مویز و غیره هم نیست و مویز هم شده‌ایم به اندازه‌ی کافی و ده سال تجربه‌ی کار در همین زمینه را در آزمایش‌گاه‌های معروف جهانی داریم و حالا می‌خواهیم برگردیم به ایران و آزمایش‌ای مشابه انجام دهیم. حال تکلیف چیست؟ آیا حمایت‌ای می‌شود؟ احتمال حمایت‌شدن چقدر است؟

به نظرم تفاوت در میزان این احتمال است، وگرنه یکی دو مورد همیشه رخ می‌دهد.

ناشناس گفت...

سلگن عزيز


اين تيپ مسايل كه شما به آن اشاره مي كنيد هنوز به مرحله با ثباتي نرسيده.

ده سال ديگه كه من و شما به آن مرحله مي رسيم وضعيت با الان متفاوت خواهد بود.

فعلا در ايران چند پروژه ملي با بودجه نسبتا معقول تعريف شده. مثل همان پروژه رصد خانه ملي و يا پروژه همكاري با سرن. اين پروژه ها را هم دست آدم هاي كارداني چون دكتر منصوري و دكتر ارفعي داده اند. من فكر مي كنم موفقيت يا شكست اين پروژه ها در جلب اعتماد انان كه تخصيص بودجه مي دهند يا سلب اعتماد آنان در آينده نقشي موثر مي تواند داشته باشد