۱۳۸۶ شهریور ۳, شنبه

آزمايش هاي متنوع انرژي هاي بالا

براي شناخت ذرات بنيادي انواع و اقسام آزمايش ها به كار گرفته مي شوند. برخي از آنها بر پايه شتابگر استوارند. خود شتابگر ها هم بر چند دسته اند. نقطه قوت برخي از آنها مانند تواترون درآزمايشگاه فرمي آمريكا يا ال-اچ-سي در سرن بالا بودن انرژي ذراتي است كه به هم برخورد مي كنند. درنتيجه اگر در طبيعت ذره بسيار سنگيني وجود داشته باشد در اين گونه آزمايش ها آشكار خواهد شد. نقطه قوت برخي ديگر مانند كارخانه هاي مزون بي در ژاپن و آمريكا تعداد بالاي ذرات برخورد كننده در آنهاست.درنتيجه اين گونه آزمايش ها قادرند فرآيندهايي را كه با آهنگ بسيار پايين رخ مي دهند مطالعه كنند.كسي كه تز دكترايش را بر روي يكي از اين آزمايش ها انجام مي دهد مي تواند پس از گرفتن دكترايش درديگري
مشغول به كار شود.

اما اساس آزمايش هاي غير شتابگر (مثل آزمايش هاي فيزيك نوترينو و آزمايش هاي آشكارسازي ماده تاريك)با آزمايش هاي شتابگر متفاوت است. نوع تحليل داده ها و نوع چالش هايي كه در اين نوع آزمايش ها وجود دارند هم با آنچه كه در ال-اچ-سي مي گذرد متفاوتند.
با اين حال نياز به آزمايشگر در آستانه راه اندازي ال-اچ-سي به قدري زياد است كه از متخصصان همه نوع آزمايش ذرات دعوت به همكاري مي شود. طبعا براي كسي كه اساس آزمايش ها را خوب مي داند و افق هاي ديدش را هم در اين زمينه وسيع كرده مرحله گذار از يك آزمايش به ديگري سهل تر خواهد بود.
از طرف ديگر
نسل بعدي
آزمايش هاي غير شتابگر نيز در راهند.


خلاصه كلام براي يك آزمايشگر ماهر ذرات هم كار خواهد بود و هم امكان انتخاب.


اميدوارم آنان كه در مرحله اي هستند كه مي خواهند در مورد
آينده شغلي شان تصميم بگيرند در اين موارد بيشتر مطالعه كنند وبا
ديد باز تري تصميم بگيرند.


من هم در حد وسع خود در هم وردا در مورد اين گونه مسايل بيشتر خواهم نوشت.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

یک سوال داشتم. همانطور که گفتید آزمایشهایی نظیر ال-اچ-سی و کارخانه های بی، تفاوت زیادی با آزمایشهای نوترینو دارند. اما در مورد پدیده شناسی این شاخه ها چطور؟ آیا یک پدیده شناس در زمینه فیزیک بی، می تواند در فیزیک نوترینو کار کند؟
سوالم از این جا ناشی می شه که می بینم بسیاری از پدیده شناس های فیزیک نوترینو در فیزیک بی هم کار میکنند و بالعکس

منجوق گفت...

بستگي دارد در چه مرحله اي از كارتان هستيد. اگر از همان ابتداي كار از اين گل به آن گل بپريد در دراز مدت متضرر خواهيد شد. چرا كه در هيچ شاخه اي متخصص شناخته نمي شويد و در نتيجه مقاله هايتان مورد توجه قرار نمي گيرند.

اما اگر پس از چندين سال كار بر روي يك موضوع به موضوع ديگر بپردازيد مشكلي پيش نمي آيد.
آن افرادي هم كه شما در ذهن داريد

(به گمانم منظورتان
Yuval Grossman
است)
پس از چندين سال كار بر روي فيزيك بي به فيزيك نوترينو روي آورده اند.

ناشناس گفت...

هدف شناخت جهان است یا شناساندن خود به دیگران؟

منجوق گفت...

هر كسي هر هدفي دلش بخواد مي تونه داشته باشه.


اما در دنياي قرن بيست و يكم روند پيشرفت فيزيك را ه و رسم خاصي داره. اگر شما فقط براي دل خودتان كار فيزيك بكنيد راه به جايي نمي بريد. فرض كنيد من يك مقاله استخوان دار پديده شناسانه نوشتم و نشان دادم با اندازه گيري فلان مشاهده پذير مي توان در مورد بهمان پارامتر فيزيكي اطلاعات به دست آورد.

اگر كسي به آن توجه نكنه اگر نرند و اين مشاهده پذير ها را اندازه بگيرند مقاله من كمك چنداني به "شناخت جهان" نكرده.



در ضمن "بيروني" جان نوشته هاي
كوتاه شما مي تونه براتون دردسر ساز بشه . اگه آن چه كه در ذهن داريد به درستي و مفصل شرح نديد به احتمال زياد باعث سو تفاهم مي شه.

اين نكته اي است
كه در نوشته هاي علمي خيلي از جوانان تيزهوش ايراني به آن برخورد مي كنيم

در نوشتن مقاله نبايد طرح معما كنيم
و تيزهوشي خود را در صنعت ايجاز به رخ خواننده بكشيم. وقتي كسي بخواهد در روز ده تا مقاله بخواند حوصله اي براي كشف صنايع ادبي در متن نخواهد داشت.

هنر در واضح و روان بيان كردن مطلب است.

و آن كسي موفق مي شود كه در اين كار مهارت بيشتري داشته باشد