سلام قاسم.
اولش از پیدا کردن هموردا خیلی هیجان زده شده بودم. اما این چند روزه واقعا دارم با دهان باز ناباورانه پست هاش رو می خونم و اصلا نمی فهمم که چرا مردم این جوری به هم می پرند! خیلی چیزها هست که من نمی دانم اما کاش این حرف ها رو و دعواها رو این جوری علنی نمی کردند. این ناسلامتی از دید یک ناظر خارجی روزنوشته های فیزیکدان های مهم ترین مرکز علمی ایرانه.
خوش و خرم باشید
۴ نظر:
Maybe the posts and comments are hot more that usual but I dont think the people are trying to ruin each other. It is just a sharp and crystal discussion!
من هم روزهای اول با اشتیاق این وبلاگ را میخواندم و حتا در وبلاگ خودم برایاش تبلیغ کردم. ولی این روزهابا کمال تأسف باید شاهد بحثهای بچگانه باشم. برای من اهمیتی نداره که چه کسی درست میگوید و چه کسی غلط. چیزی که درک نمیکنم این است که شما دوستان با این همه اختلاف عقیده چه اصراری دارید که وبلاگ گروهی داشته باشید و با هم جدل کنید. این وبلاگ بهطور واضح کارکرد اصلی خودش را از دست داده و با این وضع زیاد دوام نمیآره.
من نظر موافقی با دیگر دوستان ندارم. به نظرم یکی از دلایلی که در ایران موسسات پژوهشی بعد از مدتی کارایی خودشون رو از دست میدن وجود نا هماهنگی بین نسل قدیم و نسل جدید هستش، که هیچ وقت ازش صحبت نمیشه. من به منجوق آفرین میگم که برای اولین بار داره این حرف ها رو مطرح می کنه. در ضمن هیچ دلیلی نمی بینم که کسی ناراحت بشه، البته اگر آقایونی مثل دکتر منصوری برای یک دفعه هم که شده از موضع قدرت به دیگران نگاه نکنن.
من موافق بحثکردن در مورد اختلافنظرها نیستم.
اما موارد زیر به نظرم میآیند:
۱) این بحثها چقدر برای جامعهی علمیی ایران مفید خواهد بود؟ آیا باعث تغییر نظر سازندهای خواهد شد؟ آیا دکتر منصوری قابلیت تغییری دارند که نتیجهاش خیلی چشمگیر باشد یا خیر؟ برای دکتر منجوق چه؟
۲) گاهی لحن سخنگفتن دکتر منجوق و دکتر منصوری خیلی خوشآیند نیست. طعنهآمیز است، غیر مستقیم است، یا حتی گاهی توهینبرانگیز. سادهلوح خطابکردن هر فردی بیادبی است چه سادهلوح باشد و چه نباشد.
۳) نظرها را لازم نیست هزار بار کوبید بر سر دیگری. یک یا دو بار شفاف و مستقیم بگوییم کافی است. خواننده یا نظری را میپسندد یا نمیپسندد، لازم نیست در حلقوماش انواع جوشیدهها را ریخت تا آخر سر چیزی جذب بدناش شود!
ارسال یک نظر