۱۳۸۶ مرداد ۳۰, سه‌شنبه

علم كم داريم يا ثروت؟

دردوهفته پيش در ايران نبودم و براي شركت در دو همايش به خاوردور رفته بودم. به تدريج "احوالات" همايش ها را نقل خواهم كرد اما قبل از آن كه به جزئيات بپردازم مي خواهم به نكته اي اشاره كنم كه توجه مرا جلب كرد. اميدوارم خوانندگان جوان تر "هم وردا" اين نوشته را با دقت بيشتري بخوانند چرا كه مي تواند در آينده شغلي آن ها تاثير گذار باشد.

ببينيد خلاصه ماجرا را عرض مي كنم: يك سري از آزمايش ها مثل هرا در آلمان امسال به اتمام رسيدند. چند تاي ديگر هم به زودي متوقف مي شوند. البته تحليل داده هاي اين آزمايش ها تا چند سال ديگر وقت خواهد برد. از طرف ديگر آزمايش هاي بزرگ مختلفي به زودي را ه اندازي خواهند شد. چندين طرح براي آزمايش هاي نسل بعدي در حال بررسي است كه اگر اتفاق غير مترقبه اي در سطح جهاني رخ ندهد از ميان اين طرح ها چند مورد به مرحله اجرا خواهند رسيد. همانطوري كه قبلا در چند مورد اشاره كردم هزينه اين طرح ها اگر چه در مقايسه با در آمد من و شما مبلغ سرسام آوري است اما در مقابل بودجه ها در سطح كشوري در واقع قطره اي در مقابل درياست. آن چه كه چالش اصلي براي اجراي اين طرح ها محسوب مي شود تامين نيروي انساني كار آمد است. مسئولان اين آزمايش ها در پي جذب دانشجوي دكتري هستند. در اين ميان شهرت نيك ايران در تربيت دانشجو ما را موقعيت ممتازي قرار داده. آنهايي كه مرا نمي شناختند بعد از اين كمي با كارهاي تحقيقي من آشنا مي شدند و مي فهميدند كه من از ايران آمده ام (به جاي پرسش درباره وضعيت سياسي ايران و وضعيت زنان در ايران و غيره) مي خواستند مرا ترغيب كنند تا دانشجو يان ايراني را به
رفتن به موسسه يا دانشگاه آنها براي تحصيل تشويق كنم.


همان طور كه مي دانيد اين روزها كار گير آوردن در نظريه ريسمان سخت است اما با اين اوضاع
دست كم تا سي سال ديگر آزمايشگران رشته انرژي هاي بالا لازم نيست نگران كار پيدا كردن باشند


خوب شايد بگوييد اين كه به درد ايران نمي خورد. منجوق دارد فرار مغز ها را تشويق مي كند.

اولا كه تحقيق در رشته انرژي بالا يك حركت جهاني است. ثانيا چه من تشويق كنم وچه شعارهاي ناسيوناليستي سر دهم واقعيت اين است كه درصد بزرگي از جوانان به رفتن فكر مي كنند پس بهتر است به راهي فكر كنند كه هموارتر است. وبالاخره اين كه اين راه لزوما به معناي پشت كردن به وطن نيست. مي توانند در غرب تحصيل كنندو پس از چند دوره پست داك به ايران باز گردند و از همين جا تحقيقاتشان را ادامه دهند. اين روزها ديگر لازم نيست شخص در محل آزمايش حاضر باشد.
اكثر آزمايشگران دور از محل آزمايش مقيم هستند.



بازگشت تحصيلكردگان از خارج
يك خيال پردازي نيست! مي تواند عملي شود. البته عملي شدن آن به خيلي چيز ها بستگي دارد كه مهمتر از همه عملكرد نسل خود من است. آنچه كه مي گويم در ده -پانزده
آينده به عرصه عمل خواهد رسيد. آن موقع ما ديگر "غوره" نخواهيم بود و رفتار غورگي هم ديگر شايسته ما نخواهد بود.

نحوه برخورد و عملكرد ما در جذب و راندن اين افراد تاثير گذارترين فاكتور خواهد بود. مهم نيست كه چقدر آدم "ناز"ي هستيم. طبيعت انسان اين است كه اگر او از كسي احساس خطر كند او را از خود مي راند و در راه پيشرفتش سنگ مي اندازد. اگر ما(منظورم از ما جمع "من" ها ست كاري به مفهوم انتزاعي "جامعه فيزيك ايران" ندارم. منظورم من و شمايي است كه مختاريم بين مقاله خوب و پرمايه نوشتن و سمبل كاري يكي را انتخاب كنيم) در اين مدت همگام با قافله علم جهاني پيش برويم اگر افق هاي ديدمان را در اين مدت وسعت ببخشيم از آن تازه واردان استقبال خواهيم كرد چرا كه خواهيم ديد كه حضور آنها باعث رونق بيشتر مي شود. اما اگر از قافله عقب بمانيم اگر "به پادشاه يك چشمي شهر كوران" بودن عمري دل خوش كرده باشيم به آن تازه واردان روي خوش نشان نخواهيم داد.


خلاصه كلام: عملكرد نسل ما ونسل بعد از مادر زمان حال ا ست كه آينده را رقم مي زند


ادامه دارد...

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
اشکالی داره من این مطلب و ادامه اش را پرینت بگیرم و در بورد دانشکده مان بزنم؟
از صنعتی اصفهان

منجوق گفت...

از نظر من اشكالي ندارد. خوشحال مي شوم كه نوشته خواننده بيشتري داشته باشد. اما ممكن است استادان شما مايل نباشد مطلبي روي بورد بيايد كه دانشجوياني را كه با زحمت و صرف هزينه بالا تربيت مي كند تشويق به رفتن كند.


هرچند آن چه بيشتر مورد تاكيد من است برگشتن با دست پر است نه رفتن.