بعضیها یادشان میرود که مکان و ساعت را بنویسند، احتمالاً چون خصوصی بوده و آنان که میباید میدانستند. آنوقت اعلام عمومی برای چه بوده؟
بعضی از اعلانات دیگر، یک فایل عظیم الجثهء هستند که همین طور که دارند میآیند حوصلهام سر میرود و به زبالهدان میفرستمشان.
و یک گروه دیگر، آنهایی هستند که باید یک دقیقهای منتظر بنشینم تا برنامهء آکروبات چندتایی معلق بزند. معمولاً از خیر خواندن اینها هم میگذرم.
و دست آخر آنهایی هستند که باید اطلاعات مفید مانند زمان و مکان و عنوان و سخنران را از لابلای شعرهای سروده شده از قبیل
I am thrilled to announce you that we have the honor to use an unique opportunity ...
با مشقتی بیهمتا همچون رسیدن به عشق ابدی پیدا کرد.
اعلامیههایی که واقعاً میپسندم، آنهایی هستند پیغامشان در خود نامه است. اگر فارسی است به یونی کد است. بی هیچ حرف و حدیث و توصیف شاعرانهای، یک راست در یک خط عنوان، در خط بعدی سخنران و موسسهاش و در دو خط بعدی زمان و مکان را اعلام کرده اند. و در نهایت هم یک چکیدهء کوچک به آن اضافه شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر