۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۲, شنبه

سفر کشوری

تصمیم داشتم (هنوز هم دارم) که در چند کنفرانس در خارج از ایران شرکت کنم. شرکت در این کنفراسها معمولاً چندتا خاصیت دارد. اول اینکه سواد آدم به روز می‌شود. دوم اینکه می‌تواند مسئله و ایده برای کارهای آینده شکار کند و همچنین این شانس را دارد که برای کارهایی که انجام داده تبلیغ کند.
منتهی مثل هر چیز خوب دیگری در دنیا، این هم هزینه دارد. بلیط هواپیما، حق ثبت نام، هتل و کلی خرج دیگر. معمولاً در همه جای دنیا رسم بر این است که هر استاد یا محقق بودجهء مشخصی برای اینجور هزینه‌‌ها دارد که به صلاح دید خودش یا حداکثر یک مقام بالاتر (مثلاً استاد راهنما) می‌تواند خرج کند. اما خوب اینجا گویا داستان به شکل دیگری است. باید از هفت خوان رد شد و شورایی در سطح وزارتخانه باید رضایت بدهد. مگر اینکه سخرانی داشته باشید. خیلی خوب است که یک نفر سخنرانی داشته باشد. اما خوب یک کم هم باید واقع بین بود. یک محقق جوان و تازه کار، چقدر شانس دارد که به او فرصت سخنرانی در یک گردهمایی درست و حسابی را بدهند؟ یا باید اصلا قید شرکت در کنفرانس را بزند، یا اینکه باید به شرکت و ایراد سخنرانی در یک همایش درِ پیت قناعت کند. و به این ترتیب پیشرفت نکند.
آیا واقعا خیلی اسراف خواهد بود که هر محقق به عنوان قسمتی از حقوقش، سالانه هزینهء سفری در حدود یکی دو میلیون تومان دریافت کند؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

آره من هم این مشکل رو دارم باهات موافقم. به جز قناعت! من فکر می کنم این قناعت بیچاره رو به حال خودش بذاریم تا با ع اش خوش باشد بهتره.

ناشناس گفت...

اسراف نخواهد بود اما شاید اصراف به معنی ی صرف کردن باشد

ناشناس گفت...

اگه اشتباه نکنم عنوان یکی از پست هاتون بود غوره نشده مویز می خواهند بشوند. لابد مسئولینی که هزینه اختصاص می دهند انتهای مسیر را در نظر دارند بدون این که پله ها را در نظر بگیرند. به قولی دنبال
product
هستند بدون این که به
process
نظر داشته باشند. این خصوصیت مصرف کننده است که حوصله هزینه برای جریان کار ندارد بلکه محصول را می خرد. در داد و ستد علمی هم شاید سایه همین تفکر هست.
یک بار فرهنگ شرق اسلامی بزرگ بوده و در همان زمان بزرگترین ترجمه ها را هم از یونانی کرده یعنی آن ارتباط و آن پله بوده و آن صعود به آن تکیه می کرده.
جامعه علمی ما چطور می تواند فقط سخنران بفرستد بدون این که شنونده بفرستد.