دانشمند میپرسد: «نتایج تجربی هم داری؟»، دختر نگاه میکند. پیرمرد سعی میکند سوالش را جور دیگری بپرسد:«نتایج آزمایش کجاست؟»، دختر همچنان حیران نگاه میکند. پیرمرد که میداند که منظورش را متوجه نشدهاست، دوباره حرفش را تکرار میکند:«اعداد! کجا هستند؟»، دختر که احساس میکند که خوب نیست ساکت بماند، اینبار جرأت میکند که نفهمیدنش را هم شفاهی بیان کند. اما پیرمرد از رو نمیرود. دوباره تلاش میکند:«این یک واکنش است، ثوابت واکنش را اندازهگرفتی یا نه؟ اگر اندازه گرفتی چقدر هستند؟». حتی تو هم که شیمی نمیدانی فهمیدهای. خوشبختانه دخترک هم فهمیده است و از این فهمیدنش سر شوق آمده. در حالی که شادیش را نمیتواند پنهان کند، با ذوق زدگی پاسخ میدهد: آره، اندازه گرفتیم اما این یک راز است!
پیرمرد لبخندی میزند، خداحافظی میکند و به پوستر بعدی میرود. تو هم راهت را میکشی و میروی.
۱ نظر:
یه کم توضیح میدی که این متن به عنوانش چه ربطی داره؟!!
ارسال یک نظر