۱۳۸۵ دی ۱۷, یکشنبه

كمال الملك

مطلبي كه پينوكيو به آن اشاره كرده مرا به ياد مجموعه مقالاتي كه اخيرا در مورد كمال الملك خواندم انداخت. ظاهرا مسايل اجتماعي مرتبط با كار هنرمندان ودانش پيشگان نيز، به هم شبيه هستند.از قرار معلوم كمال الملك در اواخر عمر مدرسه اي براي تعليم نقاشي به جوانان تاسيس كرده كه هزينه آنرا دولت مي پرداخته. چنان كه روال موسسات دولتي است كمال الملك مي بايست گزارش هايي در مورد نحوه صرف بودجه تهيه ميكرد. اما اين كار بر كمال الملك گران مي آمد و موجب كدورت شديد وي مي شد. به هر حال او شخصي بود كه در مقام استادي حتي به شخص ناصرالدين شاه هم تشر زده بود. به علاوه در سفرهاي اروپايي خود به عنوان يك هنرمند برجسته همواره قدر ديده بود وبر صدر نشسته بود. طبيعي بود كه حساب پس دادن به يك كارمند جزء را دون شان خود بداند. اين مساله جزئي مي رفت تا مدرسه را به شكست بكشاند. بالاخره فروغي تدبيري انديشيدو مقداري مقرري(به تعبير امروزي مقداري "گرنت") براي او از بودجه دولت تعيين كرد تا وي هزينه مدرسه از آن محل بپردازد بدون آن كه "سين جيمي" در كار باشد. اين موضوع در بين جوامع آكادميك پيشرفته امري نهادينه است. استادان برجسته بنا به اعتبا ر علمي خود مقداري گرنت در اختيار دارند كه هر گونه صلاح بدانند براي پيشرفت كار صرف مي كنند. الآن پس از گذشت بيش از هشتاد سال از تجربه كمال الملك تازه تازه موضوع گرنت در جامعه آكادميك ايران مطرح مي شود. اميدوارم كه زودتر جا بيفتد

هیچ نظری موجود نیست: