۱۳۸۵ دی ۱۴, پنجشنبه

فانتزي شكست

از نوجواني همانند بسياري از ايرانيان هم تيپ خودم شيفته آثار "جرج ارول" بودم . به خارج كه رفتم متوجه شدم اين نويسنده آنقدر ها در بين غربيان معروف نيست. كنجكاو شدم وچند مورد نقد درباره نويسنده خواندم. همه به نبوغ و تيزبيني او اذعان داشتند ولي بر وي خرده مي گرفتند كه چرا هميشه درباره شكست فانتزي بافي ميكند
باخود گفتم شايد يكي از دلايل محبوبيت اين نويسنده در بين ايرانيان همين باشد. آري! مابا "ايده" شكست حال مي كنيم. اگر داستاني پايان خوش داشته باشد، ان را به تمسخر هندي مي ناميم. اگر بخواهيم در هر موردي موفق شويم ابتدا بايد تكليف خود را با اين مساله مشخص كنيم

هیچ نظری موجود نیست: