چند روز پيش بحثی داشتيم با دوستان در مورد سيارات فراخورشيدی قابل زيست، اينکه اگر در دهه های اخير تعدادی از آنها کشف شود، کی انسان تصميم به مهاجرت بزرگ را خواهدگرفت. يک سده بعد ؟ و يا يک هزاره بعد ؟ دکتر منصوری نظر جالبی داشت؛ نظرش اين بود که تا زمانی که درگيري بين تمدن های مختلف در زمين وجود دارد اين سفر به لحاظ تامين هزينه امکان پذير نيست. با نظر ايشان موافقم و برای روشن شدن مطلب می توان پروژه سفر به مريخ را در مقياس بسيار کوچکتر بررسی کرد. سال هاست که اين پروژه بر روی کاغذ مورد بحث است و با جنگ های اخير غرب در منطقه با هزينه ی از مرتبه ی هزار ميليارد دلار که بر دنيا تحميل شده، امکان اين سفر را برای چندين دهه می بايست از فکر خارج کرد. اين بودجه قطعا می توانست هزينه ی سفر انسان به مريخ را تامين کند. انجام اين پروژه های بزرگ بر خلاف جنگ که رکود اقتصادی را به دنبال دارد نه تنها باعث شکوفايي صنعتی و تکنولوژيک، که با مشارکت دادن همه ی کشور ها، بشريت می تواند به آن افتخار کرده و به هم نزديکتر شود.
بنابراين تا جنگ و تضاد های احمقانه وجود دارند بشر نخواهد توانست دست به اين اقدام بزند، مگر اينکه تضادهای بشری به حدی برسند که انسان نه از روی کنجکاوی که برای نجات نوع بشر و جلوگيری از انقراض اشرف مخلوقات همه ی توان خود را به خرج داده و عده ی قليلی را برای اين سفر آماده کند.
۱ نظر:
حتی اگه جنگ نباشه٫ مهاجرت به سیارهی دیگه اقتصادی به نظر میاید اگر جمعیت روی زمین بیش از حدود هزار میلیارد نفر بشود. تا زمانی که به این جمعیت نرسیم جا داریم٫ میتوانیم شهرهای شناور در اقیانوسها یا حتی هوا بسازیم
سوال بعدی این است که اولین انسان چه زمانی به مریخ پا میگذارد. اولینها را همیشه کشورهای پیشرفته انجام میدهند که فناوری را دارند نه کل جهان. رکود اقتصادیی جهان این کشورها را ضعیف کرده است. جنگ یکی از عاملهای رکود اقتصادی است.
سوال سوم این میشود ایران کی میتواند انسان به مریخ بفرستد یا در این پروژه به صورت فعال نه صوری شرکت کند. منطقی ترین جواب این خواهد بود که وقتی مریخ را آباد شد. شاید تعدادی از ما به آنجا سفر و مهاجرت کند. آخر همهی ما شیرازی هستیم. خوش نشینانی هستیم که جایی را که آباد نمیکنیم به جای آباد مهاجرت میکنیم
ارسال یک نظر