۱۳۸۹ بهمن ۸, جمعه
درس نامه ی فیزیک نظری
نیما ارکانی حامد در سال 2010 در مرکز تحقیقات پریمیتر کانادا برای دانشجویان فارغ التحصیل کارشناسی درس بسیار مفیدی را در زمینه ی فیزیک نظری ارائه کرده اند. علاقه مندان به دیدین دروس می توانند به این آدرس مراجعه کنند.
۱۳۸۹ بهمن ۵, سهشنبه
۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه
ربع رشیدی و دانشگاه کمبریج
حتما از خود بارها پرسیده ایم که چرا نهادها و زیر ساخت های علم در اروپا زودتر از ایران و خاورمیانه شکل گرفت. پارسال که برای ویزیت به دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند رفته بودم سری زدم به موزه ی دانشگاه و متوجه شدم این دانشگاه سومین دانشگاه بریتانیا از لحاظ قدمت است. تاریخ تاسیس کمبریج و آکسفورد کمی پیش تر از آن به 1210 میلادی برمی گردد. البته بناهای اصلی مانند کیبگ کالج در سال های 1500 ساخته شده است.
حال پرسش این است. آن موقع ما کجا بودیم؟ آیا این عقب ماندگی ما قدمتی به درازای چند صد ساله دارد ؟
چند وقت پیش داشتم مطالبی را از ربع رشیدی در تبریز می خواندم که متوجه شدم اتفاقا سال تاسیس این دانشگاه تقریبا با دانشگاه های قدیمی بریتانیا برابری می کند. اما چه شد که از ربع رشیدی مخروبه ای در حال نابود شدن باقی مانده و کمبریج و آکسفورد کماکان از بهترین دانشگاه های دنیا هستند. کمبریج و آکسفورد را همه کمابیش می شناسند، اما اجازه دهید ببینیم ربع رشیدی چه بوده.
حدود 700 سال پیش غازان خان از حکمای دوره ی ایلخانی مرکز حکومت خود را تبریز قرار داد و رشید الدین همدانی را که فرد فرهیخته ای بود به وزرات خود انتخاب کرد. رشید الدین که خود طبیب و تاریخ نویس یود، تصمیم گرفت یک مرکز آموزشی بزرگ در حومه ی تبریز (امروزه در مکان محله ی عباسی تبریز) به سبک نظامیه ی بغداد تاسیس کند. این مرکز که به معنی مدرن آن بیشتر شبیه دانشگاه های امروزی بود دارای چهار دانشکده، بیمارستان، حمام، مسجد و خوابگاه دانشجو ها بوده. هزینه ی این دانشگاه از تمامی بلاد تحت حکومت غازان خان تامین می شد و دانشجویانی از نقاط مختلف در آنجا مشغول به تحصیل بودند. تمامی مشخصات این دانشگاه در کتاب وقف نامه ربع رشیدی که جزء آثار یونسکو است به قلم خود رشید الدین ثبت شده است.
متاسفانه آنچه کمبریج را در آن جای گاه و ربع رشیدی را به خرابه ای تبدیل کرد، نه در بیرون که در درون خود ما نهفته است. تنگ نظری های بی حد و اندازه، بد اخلاقی های مزمن و کج اندیشی باز در این دوره از تاریخ هم کار دستمان داد. عده ای حسود در پی تخریب رشید الدین بر آمدند و در نهایت در سن 71 سالگی در پی اتهام سوء قصد به جان شاه ابتدا خود و بعد تمامی خانواده اش را از دم تیغ گذرانده و در پی آن دانشگاه ربع رشیدی را به تاراج برده و تمامی کتب و ابزار های آن را به یغما بردند.
آیا رفتارهای ناشایست در طول تاریخ درس عبرتی برای ما شده و یا هر رشید الدینی که قدم در راه ساختن و آبادانی بردارد، باز با کوتاه نظری ها و حسادت های عقب افتاده ی خود به زباله دان تاریخ خواهیم فرستاد. آنچه ما نیاز داشتیم و نیاز داریم نه ماشین و کامپیوتر و موبایل های آخرین مدل که سر سوزن مدنیت است که اگر روزی آن را به دست آوردیم ایران را گلستان خواهیم کرد !
حال پرسش این است. آن موقع ما کجا بودیم؟ آیا این عقب ماندگی ما قدمتی به درازای چند صد ساله دارد ؟
چند وقت پیش داشتم مطالبی را از ربع رشیدی در تبریز می خواندم که متوجه شدم اتفاقا سال تاسیس این دانشگاه تقریبا با دانشگاه های قدیمی بریتانیا برابری می کند. اما چه شد که از ربع رشیدی مخروبه ای در حال نابود شدن باقی مانده و کمبریج و آکسفورد کماکان از بهترین دانشگاه های دنیا هستند. کمبریج و آکسفورد را همه کمابیش می شناسند، اما اجازه دهید ببینیم ربع رشیدی چه بوده.
حدود 700 سال پیش غازان خان از حکمای دوره ی ایلخانی مرکز حکومت خود را تبریز قرار داد و رشید الدین همدانی را که فرد فرهیخته ای بود به وزرات خود انتخاب کرد. رشید الدین که خود طبیب و تاریخ نویس یود، تصمیم گرفت یک مرکز آموزشی بزرگ در حومه ی تبریز (امروزه در مکان محله ی عباسی تبریز) به سبک نظامیه ی بغداد تاسیس کند. این مرکز که به معنی مدرن آن بیشتر شبیه دانشگاه های امروزی بود دارای چهار دانشکده، بیمارستان، حمام، مسجد و خوابگاه دانشجو ها بوده. هزینه ی این دانشگاه از تمامی بلاد تحت حکومت غازان خان تامین می شد و دانشجویانی از نقاط مختلف در آنجا مشغول به تحصیل بودند. تمامی مشخصات این دانشگاه در کتاب وقف نامه ربع رشیدی که جزء آثار یونسکو است به قلم خود رشید الدین ثبت شده است.
متاسفانه آنچه کمبریج را در آن جای گاه و ربع رشیدی را به خرابه ای تبدیل کرد، نه در بیرون که در درون خود ما نهفته است. تنگ نظری های بی حد و اندازه، بد اخلاقی های مزمن و کج اندیشی باز در این دوره از تاریخ هم کار دستمان داد. عده ای حسود در پی تخریب رشید الدین بر آمدند و در نهایت در سن 71 سالگی در پی اتهام سوء قصد به جان شاه ابتدا خود و بعد تمامی خانواده اش را از دم تیغ گذرانده و در پی آن دانشگاه ربع رشیدی را به تاراج برده و تمامی کتب و ابزار های آن را به یغما بردند.
آیا رفتارهای ناشایست در طول تاریخ درس عبرتی برای ما شده و یا هر رشید الدینی که قدم در راه ساختن و آبادانی بردارد، باز با کوتاه نظری ها و حسادت های عقب افتاده ی خود به زباله دان تاریخ خواهیم فرستاد. آنچه ما نیاز داشتیم و نیاز داریم نه ماشین و کامپیوتر و موبایل های آخرین مدل که سر سوزن مدنیت است که اگر روزی آن را به دست آوردیم ایران را گلستان خواهیم کرد !
اشتراک در:
پستها (Atom)